احرار: معلوليت، اولين نکته اي که در برخورد با اين واژه به ذهن متبادر مي شود کم تواني در ايفاي برخي از نقش هاي طبيعي فرد در زندگي است. زندگي افراد معلول يا کم توان همواره با محدوديت هايي همراه است که اين محدويت ها انجام عادي ترين وظايف را برايشان سخت تر مي کند.
به گزارش احرار، علاوه بر آن نگاه هاي ترحم آميز و خالي از مهر افراد و همچنين شرايط نامناسب فرهنگي و اجتماعي برخي از آن ها را مجبور به دوري از اجتماع کرده و از نعمت زندگي عادي محروم ساخته است.
اما در ميان افراد معلول هستند افرادي که با صرف فعل خواستن به بقيه ثابت کرده اند معلوليت محدوديت نيست و آنها نه تنها توانسته اند براي زندگي خود تلاش کنند، بلکه کارهاي بزرگي انجام داده و به فرا موفقيت دست يافته اند ؛ اين افراد از روحيه قوي، نگرش متفاوت و قدرت ستودني برخور دارند و در هر نقطه از زندگيشان نکات ارزشمندي نهفته است.
محمد صادقي مهريار يکي از همين افراد موفق و نام آشناست که با افتخاراتي که در طول زندگي اش کسب کرده نشان داده است، محدوديت جسمي، نمي تواند او را از زندگي محروم کند؛ وي که از قهرمانان و پيشکسوتان ورزشهاي جانبازان و معلولان استان محسوب مي شود؛ سابقه چندين دوره حضور موفق در بازي هاي پارالمپيک را در ويترين افتخاراتش دارد.
براي ديدار با اين قهرمان سالهاي نه چندان دور به سالن ورزشي صدرا مي رويم - سالني که او چند روز در هفته در آنجا به تمرين بسکتبال مي پردازد--وارد سالن مي شويم، با شور و شوق خاصي مشغول تمرين است؛ به محض آنکه که ما را مي بيند باصندلي چرخدارش ،خندان وپرانرژي و با روحيه اي فوق العاده به سمتمان مي آيد و با بياني خوش و زباني شيوا که از او سراغ داريم، با ما به گفتگو مي نشيند؛ مهريار حرفهاي زيادي براي گفتن دارد که خواندن آن چندان خالي از لطف نخواهد بود.
مهريار با گريزي به گذشته صحبتش را اينگونه آغاز مي کند : زماني که يک سال بيشتر نداشتم به دليل عدم واکسيناسيون مبتلا به بيماري فلج اطفال شدم؛ و پاي راستم دچار نقص حرکتي شد ؛تحصيلاتم ر اتا ديپلم در دبيرستان دهخدا ادامه دادم و سپس وارد فعاليت هاي اجتماعي شدم و بعدها با تعدادي از کم توانان فعال، جامعه معلولان استان را تاسيس کرديم
در همين اثنا هيئت ورزشهاي جانبازان ومعلولان استان داير شد که مشغول فعاليت دراين حوزه شدم و مدت زيادي از اين اتفاقها نگذشته بود که ازطريق جامعه معلولان جذب صداوسيما شدم.
صادقي مهريار ساليان طولاني در رسانه ملي مشغول به فعاليت بوده و چند 4سالي مي شود که بازنشسته شده است؛ او درمورد کارش مي گويد: درقسمت واحد خبر، سردبير بخش اخبار ترکي استان بودم و نيز دربرنامه ورزشي هم با آقاي ديني فعاليت داشتم و به عنوان نويسنده، گزارشگر و گوينده درخدمت مردم بوده ام.
گزارشگري ورزش به زبان ترکي آذربايجاني
اين گزارشگر باسابقه که ورزش هاي مختلف را به زبان ترکي گزارش کرده است؛ درخصوص گزارشگري به زبان ترکي مي گويد: به يقين روزهاي سختي بود و آقاي ديني در اين زمينه تلاش بسياري کردند؛ در راديو و هم در تلويزيون برنامه ورزش اجرامي شد که فقط مختص فوتبال نبود و تمام رشته هاي ورزشي را به زبان ترکي گزارش مي کرديم.
بعد از آقاي مهريار ديگر هيچ وقت شاهد گزارش ورزشي به زبان ترکي از رسانه ملي استان نبوده ايم، وي در اين مورد مي گويد: ادامه نيافتن گزارش هاي ورزشي به زبان ترکي دليل بر ناتواني افراد بعد از من نيست، بلکه من مطمئن هستم جوانان امروز از من توانمندتر هستند؛ اما به دليل سياست هاي موجود درسازمان و اينکه اکثر رقابت هاي ورزشي در تهران و شهرهاي ديگر پخش مي شود و براي اينکه دوباره کاري نشود فارسي را انتخاب کردند؛ بنابراين از زماني که شبکه استاني سهند شروع به کارکرد، پرونده گزارش هاي ترکي هم بسته شد.
نخستين قدم هاي کم توانان در شهر اولين ها
محمد صادقي مهريار در همان زمان که در سازمان صداوسيما شروع به کار مي کند، به فعاليت هاي ورزشي هم مي پردازد، وي تعريف مي کند: هنگامي که در رسانه ملي مشغول به کار بودم و گزارشگر برنامه ورزشي بودم جذب ورزش شدم؛ نخستين قدم ها براي ورزش جانبازان و معلولان از تبريز شروع شد که خوشبختانه بنده هم در آن سهيم بودم؛ با تعدادي از افراد داراي معلوليت براي اولين بار درتبريز واليبال نشسته بازي کرديم؛ بدون اينکه خبر داشته باشيم در جهان، ورزشي به اين نام وجوددارد.
شروع واليبال نشسته درتبريز ازپشت تور بدمينتون
مهريار از مربي واليبالش، استاد فريدون صديق ياد مي کند و ادامه مي دهد: چون نمي توانستيم سرپا بايستيم به طور غريزي روي زمين نشسته وبازي مي کرديم؛ استاد صديق پشت تور بدمينتون با ما واليبال نشسته کار مي کرد و درهمان سال هم بازي تدارکاتي برگزار کرديم؛ با دو تيم از تبريز درتهران مسابقه داديم و اين بازي مورد توجه رئيس فدراسيون وقت قرار گرفت و حتي گفتند مي توانيم در دنيا صاحب مقام شويم که اينگونه هم شد.
وي ادامه مي دهد: در تبريز براي اولين بار ويلچر ورزشي ساختيم و بار نخست با ويلچر به قله سهند با ارتفاع 3700متر صعودکرديم و رکورد تاريخي به ثبت رسانديم که قبل از ما متعلق به يک گروه آمريکايي بود که به قله گوادلوپ صعودکرده بودند؛ با اين حرکت به نوعي پايه گذار ورزش کوهنوردي جانبازان و معلولان شديم.
صادقي مهريار مي گويد: چون در جامعه معلولان و نيز هيئت ورزش هاي جانبازان و معلولان بوده ام، باتمام رشته هاي ورزشي مانند کوهنوردي، وزنه برداري، شنا،پينگ پنگ و... آشنايي دارم اما رشته ورزشي خود من بسکتبال روي ويلچر و پرتاب ديسک و وزنه است.
او ورزش پرتاب ديسک و وزنه را به صورت حرفه اي ادامه داده و به تيم ملي پرتاب ديسک راه يافته است و در چندين دوره از مسابقات پارالمپيک حضور موفقي داشته و با گرفتن مدال هاي طلا، نقره و برنز براي کشورمان افتخار آفريني کرده است.
مهريار در مورد حضورش در تيم ملي و مسابقات پارالمپيک توضيح مي دهد: در پرتاب ديسک و وزنه به عنوان عضو تيم ملي به مسابقات اعزام شدم و 25 مدال طلا، نقره و برنز دريافت کرده ام؛ چهار مدال براي مسابقات پارالمپيک ( 2طلا و2 نقره) و21 مدال هم براي مسابقات جهاني و بين المللي است؛ تاسال 84 در اين عرصه فعال بودم اما درهمين سال در شهر آتن بعد از كسب مقام قهرماني پارالمپيک از ورزش قهرماني خداحافظي کردم و بعد از آن به صورت تفنني مشغول ورزش هستم.
تعداد زيادي از افراد داراي معلوليت وجانبازان ما هستند که مانند محمد صادقي مهريار در ورزش هاي قهرماني بوده اند و اکنون نيز حضور دارند ، البته چون سن اکثر جانبازان از 50سال بيشتر است، در حال حاضر معلولان در حوزه ورزش قهرماني فعال تر هستند اما در سال هاي اخير جانبازان و معلولان هميشه در کنار هم بوده اند و در مسابقات مختلف براي کشور افتخارآفريني کرده اند.
جانبازان ومعلولان، همچون بال هاي پرنده اي در اوج
محمد صادقي مهريار در خصوص در کنار هم بودن ورزش جانبازان ومعلولان مي گويد: هرکدام از اين دو مانند بال هاي يک پرنده مکمل هم هستند؛ جانبازان عزيز ما که از جبهه جنگ برگشتند نياز داشتند که حتما ورزش کنند و براي همين در کنار معلولان که در رشته هاي ورزشي مختلف حضور داشتند، مشغول به فعاليت شدند و دولت هم از ورزش جانبازان هميشه حمايت کرده است و خوشبختانه استان ما استاني است که توانسته زوج معلولان و جانبازان را به خوبي کنار هم نگه دارد.
مهريار به کسب عالي ترين نشان کميته بين المللي پارالمپيک توسط حاج محمود خسروي وفا رئيس کميته ملي پارالمپيک ايران اشاره مي کند و مي گويد: ورزش جانبازان و معلولان توسعه خوبي يافته است اما متاسفانه آنطوري که روي مقوله ورزش کارشده است، دربقيه موارد اجتماعي و فرهنگي اينگونه نيست و نقاط ضعف و مشکلات بسياري داريم؛ با وجود مناسب سازي هاي محيطي هنوز در برخي اماکن معلولان براي رفت و آمد دچار مشکل مي شوند.
مصوبه مناسب سازي محيط شهري براي معلولان
اگر در شهر قدمي بزنيد مي بينيد که يکي از مشکلات مهم معلولان رفت و آمد در سطح شهر است که در طي سال هاي اخير مصوبه اي در شوراي شهر براي مناسب سازي محيط براي رفت وآمد معلولان تصويب شده است و در برخي نقاط شهر شاهد يکسري اقدامات بوده ايم ولي هنوز هم در جاهايي شاهد اين هستيم که معلولان براي رفت و آمد دچار مشکل هستند.
محمد صادقي مهريار ضمن تشکر از اقدامات انجام گرفته در سطح شهر براي معلولان مي افزايد: مدتي مسوولان واقعا به مناسب سازي محيط رسيدگي کردند و شهر ما به شهر نمونه درکشور تبديل شد و اکنون داراي بيشترين آمار مناسب سازي شهري براي معلولان درکشوراست؛ برخي مناطق مرکزي شهر و نيز برخي نقاط در ائل گلي به خوبي مناسب سازي شده است؛ اما برخي اماکن هنوز هم مشکل دارند و بعضي از دستگاه هاي اجرايي با اين قضيه به صورت باري به هر جهت برخورد کرده اند.
او در ادامه به برخي اداره ها اشاره مي کند و مي گويد: به جاي پله محلي به مانند کوه، با شيبي تند ايجاد کرده اند که حتي فرد سالم هم نمي تواند از آن استفاده کند چه برسد به اينکه يک فرد داراي معلوليت و با ويلچر بتواند از آنجا رفت و آمد کند.
محمد صادقي مهريار ادامه مي دهد: برخي جاها واقعا نياز به اصلاح دارند؛ من دوستاني دارم که بخاطر نبود مناسب سازي در ساختمان ها، نمي توانند به دندانپزشک بروند؛ البته خوشبختانه در سالهاي اخير با توسعه فرهنگ آسانسور اين مشکل تا حدودي مرتفع شده است.
وي با اشاره به اينکه تبريز شهر اولين ها است، مي گويد: ما به اين اقدامات قانع نيستيم و بايد مسوولان بيش از اين درحوزه مناسب سازي محيط و بهتر شدن شرايط اجتماعي و فرهنگي براي معلولان تلاش کنند.
علاوه بر مسائل اجتماعي و فرهنگي افراد داراي معلوليت در حوزه درماني هم دچار برخي مشکلات هستند و هزينه هاي پزشکي يکي از دغدغه هاي تعدادي از اين افراد است و با اينکه بيمه دارند ولي اين بيمه آن طور که بايد برايشان مفيد واقع نمي شود.
مهريار در مورد مسائل مربوط به کمک هزينه هاي درماني معلولان مي گويد: در واقعيت بهزيستي استان سازمان پر دغدغه اي است و همواره مسووليت همه قشرهاي آسيب پذير جامعه برعهده آنها بوده و امکاناتش نيز محدود است، با اين همه تا حدود خيلي کمي بهزيستي به برخي افراد درمورد مسائل پزشکي کمک مي کند و نيز دربيمارستان هاي دولتي بخشي به نام مددکاري داريم که به افراد داراي نقص جسماني خدماتي را ارائه مي دهند؛ اما با توجه به مشکلات اقتصادي و نيز به روي کارآمدن بيمارستان هاي خصوصي اين حمايت ها کمتر شده است.
او ادامه مي دهد: نهادهاي مرتبط با معلولان بايد مشکلات اين قشر را مطرح کنند و مسوولان امر هم به روي کار آمده و براي حل مسائل قدم بردارند؛ در کشورهاي اروپايي و پيشرفته، مقوله تامين اجتماعي از جمله حق و حقوق معلولان در اولويت قراردارد؛ اما درايران اينگونه نيست و علي رغم اينکه ما مصوبه هايي در مجلس براي معلولان داريم باز هم حقوق شان اعاده نمي شود؛ براي مثال در استخدام هاي رسمي بايد درصدي به کم توانان اختصاص يابد که اغلب عملي نمي شود؛ هرچند معلولان ما بسيار توانمند هستند و در هر مجموعه اي که حضور يافته اند، موفق بوده اند.
وي مي گويد: وقتي در انسان نيرو و قوه اي ضعيف و يا از او گرفته مي شود خداوند نيروي ويژه ديگري به آن فرد ارزاني مي کند؛ هستند افراد روشندلي که از چنان قدرت حافظه بالايي برخور دارند که چندين هزار شماره تلفن را حفظ مي کنند و به عنوان تلفنچي مشغول به کار هستند.
دستاوردهاي مثبت معلوليت براي زندگي مهريار
محمد صادقي مهريار ادامه مي دهد: مردم بايد قبول کنند که کم توان هاي عزيز ما واقعا توانمند هستند؛ اگر قلم بدست بگيرند عالي مي نويسند، اگر شعر بگويند بهترين شاعر مي شوند و اگر وارد حوزه ورزش شوند افتخارآفرين مي شوند؛ اما بسياري از مردم هنوز هم ديدشان نسبت به کم توانان منفي و از روي ترحم است؛ از لحاظ فرهنگي نياز است تا رسانه هاي ما چه مکتوب و چه ملي برنامه هايي تهيه و به مردم اطلاعات بيشتري بدهند تا مردم ديگر به معلولان ديد منفي و ترحم آميز نداشته باشند.
ورزشکار پرتواني که هنوز هم به ورزش مشغول است، درباره مشکلات و شرايط جسماني که در طول زندگي چندين ساله اش همواره با او همراه بوده است، مي گويد: معلوليت براي زندگي من دستاوردهاي مثبت زيادي داشت و من نکات منفي را ازيادبرده ام ؛البته نه اينکه مشکلات و نگاه هاي منفي مردم نباشد، اين مسائل بود و الان هم وجوددارد؛ اما40سال قبل شرايط خيلي بدتر بود و جو بسيار غيرقابل تحمل بود و بيشتر همسالانم درمحله قديمي ما هميشه پشت سرم راه مي افتادند تا مرا مورد تمسخر قرار دهند؛ اکنون اين مسائل کمتر شده اما هنوز هم مسائل فرهنگي ما حل نشده است؛ ما دختران و پسراني را داريم که مشکل ازدواج و اشتغالشان همچنان پا برجاست و نوع نگاه هاي مردم به معلولان هنوز هم درست نيست.
مهريار راه رهايي از نگاه هاي مردم و تغيير ديدگاه هاي منفي را چنگ زدن به ريسماني مي داند که هرگز پاره نمي شود و آن ريسمان در يک کلمه،ايمان به خدا،معني مي شود.
باخت شيرين
قهرمان پار المپيک سال هاي گذشته، شيرين ترين لحظه ورزشي زندگيش را تعريف مي کند: اين لحظه فراموش نشدني مربوط مي شود به مسابقات پارالمپيک آتلانتاي آمريکا درسال 1996 که من با اختلاف يک سانتي متري در پرتاب ديسک مدال طلارا از دست دادم؛ در پرتاب ها 70سانتي متر از همه جلوتر بودم و اصلا فکر نمي کردم که به رکورد من برسند اما حريف يوناني بيشتر از من رکورد زد و با اينکه همه مي گفتند باخطا پرتاب کرده ولي من معتقد بودم او برنده است؛ من دراين مسابقه صاحب مدال نقره شدم اما لحظه شيرين اينجا بود که مربي اين بازيکن نزد من آمد و گفت:" طلا حق تو بود، حلالمان کن؛ اين اولين باري است که کشورما در پارالمپيک مدال طلا مي گيرد" و اين حرف شادي بسياري در من ايجاد کرد و با اينکه باخته بودم اما بسيار خوشحال بودم و اين اولين باري بود که من از برد حريفم احساس خوبي داشتم، او را صميمانه و از ته دل در آغوش کشيدم و اين براي من تجربه بزرگ و شيريني بود.
اين پيشکسوت رسانه اي و ورزشي کوهي از تجارب را بر دوش مي کشد؛ در هرسخنش نکته هاي ارزشمندي نهفته است و خاطرات تلخ وشيرينش بسيار شنيدني است؛ چنان دلنشين حرف مي زند که دوست داريم ساعت ها نشسته و به حرف هايش گوش دهيم.
اودرمورد اينکه فرصتي فراهم شود و بتواند تجاربش را دراختيار جوانان قراردهد مي گويد: من هميشه اعلام آمادگي کرده ام که حاضرهستم بدون هيچ انتظاري در خدمت مردم و نيروي جوان باشم و هر چيزي را که بلد هستم در اختيارشان قرار دهم؛ با کمي ترديد مي گويد: خوشبختانه و يا متاسفانه تاکنون اعلام نياز نشده است؛ خوشبختانه، به اين خاطر که احساس نياز نکرده اند و خودشان در حد کفايت تخصص دارند و متاسفانه، ازاين بابت که شايد به اين مورد کمتر توجه نشان داده شده است؛ من 25سال کار خراب کرده ام تا کار ياد بگيرم؛ جوانان مي توانند از تجربه هاي من به شکل رايگان استفاده کنند که متاسفانه اين اتفاق نمي افتد.
بازنشستگي سخت ترين دوران زندگي
محمدصادقي مهريار در مورد دوران بازنشستگي و دوري از رسانه و ورزش قهرماني، مي گويد: رسانه ملي جايي پر از تلاش وتکاپو است و ورزش قهرماني هم شرايط خاص خودش را دارد، روزانه تقريبا 16تا17 ساعت فعاليت داشتم و براي همين بازنشتگي براي فردي مثل من بسيار سخت مي گذرد و چون کارم فرهنگي و ورزشي بود به هيچ کار ديگري نمي توانم بپردازم؛ الان دوران سخت زندگي من است و اين چندساعتي را که در هفته به تمرين بسکتبال مشغول مي شوم از بهترين زمان هاي من محسوب مي شود.
به انتهاي گفتگو مي رسيم و چنان غرق در صحبت کردن بوده ايم که چايي هايمان نيز سرد شده است؛ خداحافظي مي کنيم و مهريار دوباره به سالن بر مي گردد تا به تمرينش ادامه دهد.
ديدار و صحبت با افرادي مانند محمد صادقي مهريار که با وجود شرايط خاص جسماني توانسته اند به موفقيت هاي چشمگيري دست يابند، گواهي بر اين ادعاست که خواستن توانستن است و معلوليت محدوديت نيست؛ بايد کم توان ها را به عنوان بخشي از جامعه که حق حيات دارند بپذيريم تا به راحتي بتوانند در کنار افراد عادي زندگي کنند.
اهالي رسانه با فرهنگسازي و مسوولان امر با فراهم آوردن بستر هاي لازم مي توانند شرايط محيطي و اجتماعي مناسبي را براي معلولان جامعه فراهم کنند تا آنها نيز از حقوق عمومي همانند ساير شهروندان برخوردار شوند.
گزارش : نگار محمدي رئوف